اگر A، که X. و اگر B کهZ.
در اینجا A و B خلاف یکدیگر هستند. یعنی بر طبق تعریف A=1/B و نتیجه منطقی این است که A.B=1 . خوب تا اینجا دو متغیر اول جهان بینی تعریف شدند. این دو متغیر مستقل هستند. یعنی متغیر وانبسته، یعنی به چیزی بستگی ندارد. حال به سراغ دو متغیر دیگر میرویم. دو متغیر دوم، متغیرهای وابسته هستند. متغیرهای دوم X و Z هستند،حالا اینجا این سوال مطرح میشود کهY کجاست؟ پاسخ این است که در اینجا این متغیر را نداریم.
متغیرX و Z کمی پیچیده هستند یعنی X>Z و X<Z. نکته مهم این است که این دو متغیر هر دو حالت بی تفاوتی هستند. بر طبق نظریه بیتفاوتیچستر برنارد،هرآدم دارای یک قسمتی است به نام منطقه بيتفاوتی که در این منطقه چیزها برایش تفاوتی ندارند. چون اگر تفاوت داشتند در منطقه دیگری که هر آدم دارد و منطقه با تفاوتی نامیده میشود قرار میگرفتند.
خوب احتمالا تا اینجا منظور نویسنده را متوجه نشدید. برای همین یک مثال میآوریم:
«اگر این نوشته رامیفهمی که به درک، اگر هم نه که خاک بر سرت»
در اینجا همه چیز کاملاً واضح است. ساختارهای جهان بینی در این جمله تبیین شده اند. به راحتی میتوان فهمید. این جمله میتواند شعار جهان بینی ما باشد. البته جهان بینی ما جز حالتهای باخت-باخت است. یعنی در هر حال شما میبازید، بقیه هم میبازند، کلاً همه میبازند و در این حالت برد به معنای عدم باخت است نه موفقیت. و همان طور که میدانید، عدم باخت با برد فرق دارد. در این حالت شما نباختید اما برد هم نداشتید. تساوی یکی از حالتهای خاص و پر کاربرد این موضوع است. حالا متغیر ها را یک به یک بررسی میکنیم:
A – فهم نوشته/ متغیر مستقل: در این حالت شما نوشته را فهمیدهاید یا حداقل فکر میکنید که فهمیدهاید. البته فهم شما از یک موضوع در واقع با اصل آن موضوع فرق دارد. یعنی برداشت شما از یک موضوع -که به فهم شما از آن موضوع تعبیر میشود- فقط مختص خودتان است. در این حالت با توجه به چهار چوبهای ذهنیتان شما از موضوع یک برداشت میکنید که ممکن است کاملاً با اصل موضوع فرق کند و هیچ ربطی به آن نداشته باشد. و شما هم دلتان خوش است که فهمیدهاید.
X – خاک بر سرت/وابسته: یعنی خاک بر سرت،که فعلش خاک بر سر کردن است. مقداری خاک را بر میدارید و بر سر کسی میریزید. البته میتوان برای تحقیر، توهین هم به کار برد. اینجا این معنی را میدهد که بدبخت حالا اینها را فهمیدی که چی؟ چه دردی ازت دوا شد؟ کجای اون زندگی نکبتت عوض شد؟هان؟
B – نفهمیدن نوشته/متغیر وابسته: در این حالت شما نمیفهمید. شما خودتان را راحت میکنید، تکلیفتان را با دنیای اطرافتان مشخص میکنید و به خوبی و خوشی به زندگی شادمانتان ادامه میدهید. شما اگر بفهمید وضعیتتان بدتر خواهد شد، اگر هم نفهمید به وضع بدتان ادامه میدهید. فقط بدتر نخواهد شد. یعنی همان باخت-باختی که قبلاً گفتم.
Z – به درک/متغبروابسته: یعنی متغیر مستقل روی آن تاثیر دارد. اگر نمیفهمی به درک یعنی مهم نیست، عادی است، طبیعی است، بدیهی است.
خوب تا اینجا کمی ار این حهانبینی را بریا شما تعریف کردیم، درا دامه برای شما بیشتر از این جهان بینی خواهیم گفت. با ما باشید…